صدای اسلام

صدای اسلام
بزرگترین پایگاه مجازی اهل سنت در ایران

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 100
بازدید کل : 178977
تعداد مطالب : 61
تعداد نظرات : 16
تعداد آنلاین : 1

(
در روزگاری دور، پیـرمرد روستا زاده ای بود که یک پسر و یک اسب داشت؛روزی اسب پیرمرد فرار کرد،
همه همسایه ها برای دلداری به خانه پیرمرد آمدند و گفتند:چه شانس بدی! اسبت فرار کرد.!
روستا زاده پیر جواب داد:از کجا می دانید که این از خوش شانسی من بوده یا از بد شانسی ام؟
همسایه ها با تعجب جواب دادن:خوب معلومه که این از بد شانسیه!
خیلی جالب هست.



ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:, توسط صدای اسلام

(
یک نجار بسیار ماهر و کهنسال  آماده ی بازنشستگی بود. او به کارفرمایش گفت که قصد دارد کار ساختمان سازی را ترک کند و بقیه ی عمر خود را با آسودگی در کنار خانواده اش زندگی کند. او  حقوق خود را ازدست می داد اما احتیاج داشت که بازنشست شود.
کارفرما از این که می دید بهترین کارگرش قصد ترک کار را دارد ، بسیار متأسف شد و از او خواست که یک خانه ی دیگر بر اساس علاقه ی شخصی بسازد. مرد نجار این پیشنهاد را پذیرفت و از این که این خانه ، آخرین پروژه اش خواهد بود ، اطمینان حاصل کرد.



ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:, توسط صدای اسلام
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی :